Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-05-03@10:02:25 GMT

خودکشی؛ باتلاقی که سست ایمان ها را می بلعد

تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۹۰۱۰۸

خودکشی؛ باتلاقی که سست ایمان ها را می بلعد

گروه زندگی- خودکشی در هیچ یک از ادیان از جمله دین اسلام پذیرفته نیست و براساس احکام اسلام، فردی که مرتکب خودکشی می شود، دچار گناه کبیره شده و تا ابد در عذاب الهی به سر می برد اما نکته اینجاست که همین دین اسلام به همان اندازه که احکام سخت گیرانه ای دررابطه با خودکشی دارد، به همان اندازه نیز می تواند در پیشگیری از این اتفاق ناگوار اثرگذار باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اگر بخواهیم به زبان ساده بگوییم، باور به وجود قدرت والایی همچون پروردگار متعال، امید را در وجود هر فردی زنده نگه می‌دارد، او را از افسردگی دور می‌کند و احتمال خودکشی را تقریبا به صفر می‌رساند. این استدلال صرفا برگرفته از باورهای دینی نیست و حتی روانشناسان بزرگ دنیا همچون «آرون بک» نیز معتقدند که «ناامیدی» هسته اصلی خودکشی است! و آیا جز این است که ناامیدی ریشه در عدم اعتقاد به یاری خدا و حکمت الهی دارد؟ با حجت الاسلام موسوی مطلق کارشناس مذهبی و استاد حوزه همراه شده ایم تا درخصوص عوامل اثرگذار بر خودکشی و تاثیر دین داری در کاهش این نهی الهی گفت و گو کنیم.


حجت الاسلام موسوی مطلق کارشناس مذهبی و استاد حوزه

*حاج آقا بیایید صحبت هایمان را با کلیدواژه های ناامیدی و افسردگی شروع کنیم. به اعتقاد شما چه عواملی در بروز این احساسات مخرب اثرگذار هستند؟

یکی از مهمترین مشکلات جوامع خصوصا جوامع کنونی، ناامیدی و افسردگی است و اتفاقا شناسایی عوامل آن نیز چندان دشوار به نظر نمی‌رسد. به اعتقاد بنده، عواملی چون نگاه مادی به هر چیز، طمع و زیاده خواهی، دنیاطلبی، ضعف مدیریت مدیران همه دنیا در مسائل فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و همچنین تبلیغات گسترده دشمنان انسانیت که اتفاقا میل به سوق دادن مردم به مصرف گرایی و اشرافیت دارند، از مهمترین عوامل اثرگذار در ایجاد حس خودکشی است.

البته عوامل دیگری چون تغذیه ناصحیح و استفاده بی رویه از داروهای شیمیایی نیز به شکل غیرمستقیم در این مساله اثرگذار هستند. اما فراتر از همه این ها باید به عاملی بسیارمهم یعنی عدم توجه به نیازهای روحی و‌ معنوی اشاره کنیم؛ به واقع اگر نیازهای معنوی یک انسان تامین نشود و به ناامیدی و افسردگی بینجامد، آنوقت است که نابودی روح و جسم اتفاق می افتد.

*درست همانطور که روانشناسان بزرگ دنیا به آن اعتقاد دارند و از ناامیدی به عنوان هسته اصلی خودکشی یاد می‌کنند. اما واقعا ایمان به خدا چطور می‌تواند بذر امید را در وجود انسان بکارد و از عواقبی چون خودکشی جلوگیری کند؟

قلب ناآرام، ذهن را مشوش می‌کند و در نتیجه فرد در دامن ناامیدی گرفتار شده و دست به اقدامی خلاف عقل و عاطفه به نام خودکشی می‌زند. پس چاره کار در آرامش قلب است که قلب نیز فقط با یاد خدا آرام می گیرد. چنانچه در کتاب الهی خود نیز می خوانیم: «الا بذکرالله تطمئن القلوب؛ دل تنها با یاد خدا آرام می گیرد.» پس اگر انسان ها همواره در زندگیشان، خداوند را به یاد داشته باشند، دچار یاس و ناامیدی نمی شوند و درنتیجه نابودی روح یعنی بی ایمانی و نابودی جسم یعنی خودکشی اتفاق نمی افتد.

*درتعالیم دینی ما به خودکشی چطور نگاه شده و ایات و روایات چه توصیه هایی برایمان دارند؟

خودکشی در تمام ادیان، ممنوع، مذموم و حرام است و در دین اسلام نیز گناه کبیره و حرام شناخته می شود که برای آن، وعده جهنم داده شده، آن هم جهنمی که خروج از آن امکان پذیر نیست. در اینجا اشاره به این نکته ضروری است که براساس تعالیم دینی، ورود به جهنم جهت تطهیر است و انسان پس از مدتی مورد رحمت خداوند قرارگرفته و با خروج از مکان همچون خروج از زندان، وارد به بهشت خواهدشد اما این روند برای چندگروه مصداق ندارد و برخی ها برای همیشه در جهنم خواهند ماند که از جمله آنان کسانی هستند که خودکشی کرده باشد. در وسائل شیعه به نقل از امام صادق(ع) آمده:«مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمداً فَهُوَ فی نارِ جَهَنَّم خالِداً فیها/ کسی که به طور عمدی دست به خودکشی بزند، همیشه در آتش جهنم خواهد بود.»

همچنین در سوره نساء ایه شریفه ۲۹می خوانیم: «یا اَیُّها الّذینَ آمَنُوا لا تَاکُلُوا اَموالکُم بَیْنکُم بِالْباطل اِلاّ اَنْ تَکُون تِجارَةً عَنْ تَراض مِنْکُم وَ لا تَقْتُلُوا اَنْفُسَکُم اِنّ الله کانَ بِکُم رَحیماً»؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اموال یکدیگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخورید. مگر اینکه تجارتی باشد که با رضایت شما انجام گیرد و خودکشی نکنید. خداوند نسبت به شما مهربان ااست.» به واقع، انسان مالک خویش نیست بلکه مملوک خداست پس حق گرفتن جان خود یا دیگری را ندارد مگر به اذن الهی فی المثل در جهاد فی سبیل الله.

*با این تفاسیر با جرأت می توان گفت که دوری از خداوند و سبک زندگی اسلامی، ضریب حرکت انسان به سمت خودکشی را افزایش می دهد؟

دقیقا همین طور است. طبق آمار رسمی، بیشترین خودکشی در اروپا و حتی کشورهای به اصطلاح توسعه یافته، اتفاق می افتد و همین آمار نشان می دهد که سبک زندگی غربی نه تنها درمان نمی‌کند بلکه دردزا نیز هست. سبک زندگی غربی خانواده محور نیست و آسیب نیز از همین جا وارد می شود. متاسفانه غربی ها و صهیونیست ها کانون خانواده در کشورهای اسلامی را مورد حمله قرار داده و به موفقیت هایی هم دست یافته اند، بطوریکه رشد آمار خودکشی در کشورهای اسلامی، نشان از تضعیف کانون خانواده دارد. براساس آمارها، یکی از مهمترین دلایل برای خودکشی، مسائل خانوادگی و مسائل عشقی است که تحت تاثیر حملات در فضاهای رسانه ای فاسد بوجود آمده و بر خلاف تصور عموم، مسائل اقتصادی در رتبه های آخر قرار گرفته است.

*و متاسفانه این یعنی موفقیت دشمنان در جنگ فرهنگی.

بله. باید بپذیریم که امروزه خطرناک ترین جنگ ها ابتدا جنگ های فرهنگی، سپس اقتصادی و در آخر نظامی است و دشمن هم با جنگ فرهنگی توانسته به بطن خانواده و ذهن افراد نفوذ کرده و آمار خودکشی حتی در کشورهای اسلامی  را به سمت بالا سوق دهد.

*لطفا در مورد عوامل اثرگذاری چون تجمل گرایی و پوچ گرایی در وقوع خودکشی نیز برایمان توضیح دهید. عواملی که ناشی از تفکر غرب گراست و در دین اسلام جایی ندارد؟

قبل از هرچیز باید بدانیم که یکی از مهمترین علل پوچ گرایی، فراموشی علوم انسانی در جوامع است. وقتی خردورزی، علم آموزی، تعلیم و تعلم و حکمت فراموش شود، در نتیجه پوچ گرایی و خطرات ان بروز پیدا می کند. مثلا می توانید ببینید که در سالیان گذشته چقدر میل افراد به سمت رشته های پول زا و فنی زیاد شده و چقدر از رشته های علوم انسانی اسلامی در دانشگاه‌ها تعطیل شده اند که خود این مساله، یک آژیر خطر به شمار می رود. آزیری که مدت هاست به صدا درآمده اما کسی توجهی به ان ندارد و نتیچه اش هم می شود همین پوچ گرایی و تجمل گرایی که آسیب هایش به شدت دامن انسان را می گیرد و حتی می تواند عاقبت نافرجامی چون خودکشی را به همراه داشته باشد.

* وقتی حرف از تجمل‌گرایی و دوری از این شیوه زندگی به میان می آید، برخی ها فکر می کنند که دین اسلام مخالف درآمدزایی و آسوده زیستن انسان هاست. لطفا این موضوع را برایمان بازکنید.

در اینکه تجمل گرایی هیچ گاه مورد حمایت عقل و دین نبوده، بحثی نیست اما باید تعریف درستی از تجمل گرایی داشته باشیم و با تعاریف اشتباه، دین را زیر سوال نبریم. تجمل‌گرایی اگر به معنای آراستگی و زیبایی در چارچوب های عقلی، انسانی و دینی باشد، ممدوح است و اگر به قیمت از بین رفتن ارزش های انسانی و فراموشی از حقوق دیگران خصوصا فقرا و استفاده از اموال بیت المال و دیگران تمام شود، مذموم است و معنای ما از تجمل گرایی نابودگر نیز همین هاست.

اما نکته ظریف دیگری که در بحث تجمل گرایی و پیشگیری از ناامیدی باید به آن اشاره کنیم، این است که صرفا درامور معنوی به افراد بالاتر از خود نگاه کنیم ‌و در مادیات همیشه ملاک را افراد پایین تر از خود قرار دهیم، زیرا این کار در دل ایجاد امید کرده و تاثیر مهمی در حرکت رو به جلوی ما دارد. به طورکلی دیدن خوبی ها، توجه به داشته ها و همنشینی با خوبان، تاثیر مستقیمی در ایجاد حال خوب و فاصله گرفتن از فضای ناامیدی و عواقب ان دارد که همه ما باید به این اصول پایبند باشیم.

*حاج آقا حالا که درخصوص تاثیرات منفی بی دینی و حتی خروجی‌هایی چون خودکشی صحبت کردیم، در پایان این گفت و گو برایمان بگویید که باتوجه به شرایط امروز جامعه و تلاش دشمنان درجهت تبلیغات منفی برای دین گریزی، چطور باید با معترضین برخورد کرد؟

قبل از هرچیز باید حساب اغتشاشگران را از معترضان جدا کنیم و بدانیم که اغتشاشگران از دایره انسانیت خارج شده و افعال حیوانی بلکه پست تر از ان را انجام می دهند ولی معترضین فقط اعتراض دارند و منتقدین انتقاد که عموم جوانان ما در همین دسته هستند و‌ حتما باید به اعتراض آنان توجه کرد و به انتقادات شان پاسخ قانع کننده داد. به واقع اگر این چنین نکنیم، آن ها سرخورده و دچار افسردگی می شوند که این نیز نتایج خوبی درپی نخواهد داشت.

همچنین این را هم باید بدانیم که مطالبه، اعتراض و‌ نقد، نشانه حیات جامعه است و‌ نشانه امید به اصلاح مشکلات که از این بابت باید خدا را شکر کرد و با تلاش برای قانع کردن جوانان، طوری این اعتراض ها را مدیریت کرد که دشمن بیش از این، از اعتراضات سواستفاده نکند و نتواند اهداف خود مبنی بر ترویج بی دینی را گسترش دهد که در آنصورت، عواقب بی دینی دامن جوانانمان را خواهدگرفت.

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: خودکشی ناامیدی و خودکشی افسردگی و خودکشی موسوی مطلق خودکشی در دین گناهان کبیره تجمل گرایی دین اسلام پوچ گرایی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۹۰۱۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روند افزایشی خودکشی از ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱

خودکشی، امری عمومی در جوامع انسانی است. از این رو، می‌توان آن را هم در تمام جوامع و هم در دوره‌های گوناگون تاریخی سراغ گرفت. هر چند خودکشی با عوامل محیطی و اجتماعی ارتباطی تنگاتنگ دارد، اما همیشه و در هر شرایطی به عنوان مسأله اجتماعی بروز پیدا نمی‌کند. آن چه که خودکشی را در سطح مسأله اجتماعی بازنمایی می‌کند، از یک سو نرخ خودکشی و از سوی دیگر احساس عمومی نسبت رواج آن و نیز تمایل به خودکشی است. نرخ خودکشی هر چند خود را در آمارها نشان می‌دهد، اما در مواجهه با مصادیق خودکشی، فهم عامه نیز درکی از رسیدن تعدد خودکشی به مرزهای نوعی از ترس اجتماعی دارد؛ چرا که خودکشی در شرایط آنومیک و بحرانی، پدیده‌ای سرایتی است و با گسترش و تنوع آن، افراد مستعد را به خود مشغول می‌کند.

-اگر فضای اجتماعی تقویت کننده این تمایل و احساس باشد، خودکشی مانند یک ویروس ذهنی، افراد بسیاری را با خود درگیر می‌کند. خودسوزی زنان ایلامی نمونه بارز این سرایت‌پذیری است. خودکشی پزشکان نیز از این نوع است؛ وقتی پزشکی که از نظر ما دارای شغلی با منزلت اجتماعی بالایی است و به نظر موفق می‌آید، به عنوان فردی اثرگذار بر محیط خود نقش‌آفرینی می‌کند، دست به خودکشی می‌زند، دیگر پزشکان را به عنوان راهی برای رهایی از فشارهای محیطی به اندیشه وامی‌دارد. این که در مدت کوتاهی، جامعه با خودکشی افرادی مواجه شده که پیش از آن یا در این باره خبری نمی‌شنید و یا چنان نادر بود که شاخک‌های فهم عامه نسبت به آن به عنوان موضوعی متفاوت حساس نمی‌شد، واجد اهمیت است. ۲۰ خودکشی موفق پزشکان در سال گذشته، عدد کوچکی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. خودکشی کارگران در محل کار خود از طریق حلق آویز و یا خودسوزی که سال گذشته موارد متعددی گزارش شد، از این زمره است که می‌تواند به راحتی به دیگرانی که آن شرایط را دارند، سرایت کند.

وقتی به خودکشی به عنوان پدیده اجتماعی نگاه می‌کنیم، باید آمار آن و روند تحولات آن را مورد توجه قرار دهیم. متأسفانه آمار خودکشی در ایران چندان دقیق نیست. سابقه گردآوری منظم آمار خودکشی در ایران چندان طولانی نیست و ما اطلاعات دقیقی از آمار خودکشی دهه‌های گذشته را یا نداریم و یا دقیق نداریم. به عنوان مثال، آمار ثبتی مشخصی از خودکشی پیش از انقلاب و دو دهه اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی نداریم. در حال حاضر نیز بین آمار انتشار یافته از سوی مرکز آمار ایران در سالنامه‌های آماری که عمدتا متکی به آمار نیروی انتظامی است با آمار پزشکی قانونی تفاوت وجود دارد که قابل توجیه است(اولی مربوط به خودکشی در صحنه وقوع خودکشی و دومی مربوط به نتیجه خودکشی پس از رساندن فرد به بیمارستان و عدم موفقیت درمان در مورد تعدادی دیگر می‌شود)، اما انتشار دوگانه آن می‌تواند موجب خطای توصیف و تحلیل پدیده خودکشی شود.

به عنوان مثال داده‌های سالنامه آماری مرکز آمار ایران طی سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۱ نشان می‌دهد که ۲۷۱۶۸ نفر بر اثر خودکشی فوت شده بودند. این در حالی است که براساس آمار سازمان پزشکی قانونی کشور فوت‌شدگان ناشی از خودکشی در این دوره ۳۸۶۹۱ نفر بود که حدود ۱۱۵۲۳ نفر بیشتر از مرکز آمار ایران است. به هر صورت باید در نظر داشته باشیم که آمار موجود در ایران، حداقلی است و واقعیت تعداد خودکشی بیش از تعدادی است که اعلام می‌شود؛ چرا که باید در نظر گرفت که ما در ایران با نوعی از پنهان کاری در بیان خودکشی در برخی از لایه‌های اجتماعی به خاطر انگ خودکشی مواجه هستیم، و یا حتی نگاه امنیتی به خودکشی در بین برخی افراد و سازمان‌ها می‌تواند در انتشار آمار خودکشی سهم داشته باشد. با این حال، بر اساس آمار منتشر شده که وضعیت حداقلی را به نمایش می‌گذارد، میزان و روند خودکشی در ایران، قابل تأمل است و نیازمند توجه خاص به شرایطی که در حال تشدید خودکشی در ایران است.

اطلاعات آماری مربوط به خودکشی در سال گذشته(۱۴۰۲) هنوز منتشر نشده است، اما در سال ۱۴۰۱ بنا به گفته رییس مرکز مشاوره دانشگاه علوم پزشکی ایران بیش از ۶ هزار نفر بر اثر خودکشی فوت کرده‌اند که به نظر می‌رسد در سال ۱۴۰۲ افزایش قابل ملاحظه‌ای داشته است. تعداد خودکشی منجر به فوت در سال ۱۴۰۰ از سوی نیروی انتظامی ۵۰۸۵ نفر بیان شد که در سال ۱۴۰۱ حداقل ۱۸ درصد رشد داشته است. اگر سال ۹۵ را برای مقایسه در نظر بگیریم، تعداد خودکشی منجر به مرگ در ایران حدود ۵۹ درصد رشد داشته است. این میزان رشد، نشان می‌دهد که نمی‌توان مدعی بود رشد خودکشی تابعی از رشد جمعیت است؛ چرا که جمعیت ایران طی این ۷ سال، ۵۹ درصد رشد نداشته است. رشد جمعیت ایران در سال ۱۴۰۱ در مقایسه با سال ۹۵ حدود ۹.۵ درصد می‌شود؛ بنابر این، درصد رشد خودکشی در ایران طی این مدت حدود ۶.۲ برابر درصد رشد جمعیت بوده است. پس باید علل افزایش میزان خودکشی را جای دیگری جستجو کنیم.

از زوایه‌ای دیگر به آمار خودکشی در ایران نگاهی بیاندازیم. نرخ خودکشی موفق که بر مبنای ۱۰۰ هزار نفر محاسبه می‌شود در سال ۱۴۰۱ بنا به گفته رییس مرکز مشاوره دانشگاه علوم پزشکی ایران به ۷.۴ نفر رسید. کافی است بدانیم نرخ خودکشی در سال ۱۳۸۸ حدود ۴.۱ نفر بود؛ یعنی طی ۱۴ سال اخیر بر نرخ خودکشی ۳.۳ نفر افزوده شده است. به عبارتی، نرخ خودکشی در دو دهه اخیر رو به فزونی بوده است و در مقایسه با سال ۸۸ فاصله اندکی تا دو برابر شدن دارد. این در صورتی است که نرخ اقدام به خودکشی در اوایل دهه ۶۰ حدود ۱.۳ بود؛ که قطعا نرخ خودکشی‌های موفق در آن سال بسیار کمتر از این میزان است. با توجه به این که به ازای هر خودکشی موفق بین ۲۰ تا ۳۰ برابر اقدام به خودکشی داریم، احتمالا در سال ۱۴۰۱ بین ۱۲۰ تا ۱۸۰ هزار اقدام به خودکشی داشتیم.

حال اگر حد وسط این دو را در نظر بگیریم بر حسب ۱۵۰ هزار اقدام به خودکشی، نرخ اقدام به خودکشی ۱۷۶.۵ خواهد بود؛ یعنی در سال ۱۴۰۱ از هر ۱۰۰ هزار نفر ۱۷۶.۵ نفر اقدام به خودکشی کرده‌اند که در مقایسه با ابتدای دهه ۶۰ نرخ اقدام به خودکشی حدود ۱۳۵ برابر شده است. این افزایش عجیب، ناشی از شرایط کلان حاکم بر جامعه ایران و سیر تحولات آن در چند دهه گذشته است. باید توجه داشت که انباشت مسائل در شرایط کنونی به‌ویژه چند سال اخیر، به شرایط فوق هشدار رسیده و ضروری است نهادهای مسئول نسبت به آن توجه ویژه داشته باشند. این توجه نه در تقویت فعالیت‌های مددکاری مانند اورژانس ۱۲۳ ـ که البته در جای خود بسیار مهم است ـ بلکه به تغییر رویه‌هایی معطوف است که جامعه ایرانی را با بحران گذران زندگی و فرایند کاهش شأن انسانی افراد در موقعیت‌های پایدار و بازتولیدشونده توهین و تحقیر و تبعیض، و نادیده گرفتن حقوق شهروندی و حق فردیت مواجه کرده است.

نرخ خودکشی موفق در ایران از سال ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱(به ازای ۱۰۰ هزار نفر)

بیشتر بخوانید:

۲۱۶۲۱۶

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901656

دیگر خبرها

  • زبانزد شدن تجمل‌گرایی اشرف خواهر شاه + عکس و سند
  • سلیمی تراکتور را رفت و برگشت کرد!(عکس)
  • دولت جمع‌گرا؛ مبنای اقتصاد دستوری
  • فیلم| ناامیدی از مدیریت راه آهن
  • کارگران با روحیه ملی در راه دفاع از ارزش‌های اسلام حرکت می کنند
  • چالش‌ها و راهکار‌های مشارکت سیاسی آگاهانه
  • روند افزایشی خودکشی از ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱
  • راه مبارزه با ناامیدی جهاد تبیین در عرصه‌های مختلف است
  • یکپارچگی نیروهای مسلح موجب یاس و ناامیدی دشمن است
  • تصویرنگاری نرم از مداخله‌گرایی آمریکا